مسئولان ،کارشناسان و مدیران آموزش و پرورش شهرستان بهبهان از مدارس آموزش و پرورش ناحیه 2 اهواز بازدید
دکتر محمدیان از ارسال دی وی دی راهنمای معلم کتاب علوم پایه اول به استانها خبر دادند
| حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر محمدیان در گردهمایی معاونین آموزش ابتدایی از ارسال دی وی دی راهنمای معلم کتاب علوم پایه اول به استانها خبر دادند. | |
|
| |
به گزارش روابط عمومی معاونت آموزش ابتدایی حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر محمدیان در گردهمایی معاونین آموزش ابتدایی سراسر کشور شرکت نموده و ابراز داشتند سازمان پژوهش مانند دیگر بخشهای آموزش و پرورش در تحول بنیادین نقش داشته و در حال تهیه کتب پایه دوم ابتدایی می باشند. ایشان ادامه دادند که در حال بررسی و جمع آوری اطلاعات در رابطه با کتب پایه اول جهت بازنگری می باشند.
رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزی فرمودند: با برنامه ریزی زمان بندی شده راهنمای عناوین کتب درسی در حال تهیه است تا به شورای عالی آموزش و پرورش جهت تصویبب ارائه گردد. ایشان از ارسال سه حلقه دی وی دی راهنمای معلم کتاب علوم پایه اول به استانها خبر دادند. | |
| منبع خبر : روابط عمومی معاونت آموزش ابتدایی |
مدیرکل دفتر آموزش دبستانی بر آموزش معلمین دوره ابتدایی تاکید نمودند.
نوشتن: رویش اندیشه(معرفی یک کتاب)


نوشتن: رویش اندیشه
از جمله اقشاري كه با نوشتن به مثابه يك ضرورت در زندگي شغلي خود درگير هستند. معلمان و دانشجويان هستند كه بخش بزرگي از جامعة ما را تشكيل ميدهند؛ لذا کسب مهارت نوشتن براي آنان ضروري و جزء مهارتهاي پايه است. تجارب آموزشي نگارنده در طول سالهاي متمادي تدريس در جمع دانشجويان و معلمان، همچنين تجربة عضويت در كميتههاي علمي همايشهاي علمي (به ويژه همايشهايي كه براي معلمان و فرهنگيان برگزار شده است) و ارزشيابي تعداد بسياري از مقالات تأليفي اين گروه اين گونه نشان داده است كه عليرغم انگيزه و علاقة زياد و ضرورت شغلي به نوشتن ونيز داشتن ايدهها و انديشههاي خوب و در خور توجه، دانش و مهارت كافي براي نوشتن ايدهها وجود نداشتهاست.
اين تجارب نگارنده را بر آن داشت تا دست به تدوين اين اثر بزند. در اين كتاب تلاش شده است به زبان ساده، چگونگي نگارش مقالة علمي تشريح شود. این اثر را «نوشتن: رویش اندیشه» نام نهادهام. انتخاب این عنوان، با الهام از عنوان مقاله ای بود که استادم دکتر خسرو باقری دربارة درس انشا و نویسندگی در نشریه «ماهنامة تربیت» به چاپ رسانده بود. به واقع نوشتن به ویژه نوشتن خلاق، نشان از رویش اندیشه نویسنده دارد.
در این کتاب بعد از بیان مقدمات برای آشنایی با مقاله و انواع و ازعناصر آن ، گام هايي که برای تولید که یک مقاله لازم است به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. این گام ها عبارتند از:
- انتخاب موضوع
- بيان مسأله(تبديل موضوع به مسأله)
- شناسايي مفاهيم اصلي و واژه هايکليدي
- جستجو و شناسايي منابع و مآخذ براساس واژه هاي کليدي
- مرور و مطالعة مقدماتي برخي از منابع و مآخذ
- تهية چارچوب و ساختار مقاله
- مطالعة منابع و مآخذ وجمعآوري اطلاعات
- نوشتن مقاله
- اصلاح نهايي و ويرايش مقاله
به جاست که اين نکته را يادآورشوم که در خلال مطالب کتاب، نگارنده فعالیتهايي متناسب با بحث پيشنهاد کرده است که اجراي آنها به خواننده کمک مي کند تا فهم عميقتري از مباحث پيدا کند و صلاحيتهاي نويسندگي خود را توسعه دهد. روشن است که آگاهي عميقتر از اين موضوع مستلزم مطالعة منابع بيشتر در اين خصوص است. اميد است كه مورد استفادة علاقهمندان به نوشتن قرار گيرد و آنها را در توسعه و تکميل مهارت نوشتن ياري رساند.
این کتاب توسط انتشارات عابد چاپ شده است. تلفن انتشارت:02166513321
دانلود جدول زمانبندی پیشنهادی دروس پنج پایه
جشنواره جابربن حيان
|
به منظور پويايي نظام آموزش و پرورش از طريق نهادينه كردن تحقيق و پژوهش و نيز تقويت حس كنجكاوي و اشتياق به تحصيل در دانش آموزان دوره ابتدايي، پرورش قدرت تفكر و حل مسئله و ... شيوه نامه جشنواره جابربن حيان طرح پروژه هاي علمي جشنواره جابربن حيان به اطلاع مي رسد. | |
بسمه تعالي قابل توجه معاونين آموزش ابتدايي سراسر كشور
فايلهاي مربوط به جشنواره جابربن حيان در سال تحصيلي ۱۳۹۱-۱۳۹۰ پروژه هاي علمي دانش آموزان دوره ابتدايي (طرح جابربن حيان) معيارهاي ارزيابي پروژه هاي آزمايش جدول زمانبندي اجراي طرح جشنواره جابربن حيان منبع :معاونت آموزش ابتدایی |
تشکر
با تشکر از جناب آقای علی
جهت پیشنهاد یک تحقیق
دانلود ص37 تاص 63 روش تدریس ریاضی اول دبستان
بازي: بيش تر بردار
نام بازي: بيش تر بردار
زمان بازي: 8 تا 10 دقيقه
عده ي شركت كنندگان: همه دانش آموزان كلاس
هدف كلي: حفظ و توسعه انعطاف پذيري ، تلفيق با سايردروس ( علوم، رياضي، فارسي و...)
انتظارات يادگيري:
يادگيرنده مي تواند :
-در تمامي عضلات بزرگ بدن ،كشش ايجاد كند.
- با كشش اعضاي بدن خود ( دست و پا) براي رسيدن به هدف تلاش كند.
- فعالانه در گروه همكاري كند.
- با حروف مختلف ، كلمات با معني بسازد.
- نمادهاي اعداد ( 1 تا 5) را تشخيص دهد.
- به شركت در تمرينات انعطاف پذيري علاقه مند شود.
- روحيه همكاري و همياري در گروه را براي رسيدن به هدف تقويت نمايد.
- به قوانين و رعايت نظم و مقررات احترام گذارد.
- اصول ايمني و بهداشت را رعايت كند.
وسايل بازي: فلش كارت هايي در رابطه با حروف الفبا، اشكال حيوانات و زيست گاههاي آنها ، نماد اعداد (1 تا5)
فضاي آموزشي: حياط مدرسه
نحوه استقرار: دو گروه با آرايش صف روبروي هم
روش اجرا: دانشآموزان با فاصلة 3 متر در دو گروه به صورت صف روبروي هم در فضاي ورزشي مستقر ميشوند. فاصله 3 متر با دو خط به صورت دالاني مشخص ميگردد. معلم تصاوير و فلش كارت هاي موردنظر (مرتبط با ساير دروس) كه از قبل طراحي شده را در دالان قرار ميدهد. هر گروه با فرمان معلم بايد سعي كند با هرعضوي( دست ها و پاها) از بدن كه ميتواند تعداد بيشتري از اشيا داخل دالان را بردارد مشروط بر اينكه حتما يك قسمت از بدن خارج از دالان قرار گرفته باشد. با پايان وقت مقرر از سوي معلم، بازي متوقف شده و سپس معلم از دانش آموزان مي خواهد در زمان تعيين شده با استفاده از فلش كارت ها يا تصاويري كه برداشته اند ( مرتبط با دروس ) فعاليت هاي از قبل طراحي شده مانند ساختن كلمات با معني و... به اجرا در آورند. در ادامه بازي براي جذابيت بيشتر، معلم ميتواند تصاوير و اشيا دالان را تغيير دهد.
ارزشيابي: با توجه به اينكه ارزشيابي در اين پايه از نوع توصيفي است ، معلم در طول اجراي بازي با ابزار مشاهده ،عملكرد دانش آموزان را در اجراي حركات كششي، استفاده از اعضاي بيشتر( دست ها و پاهاي راست و چپ) و دستيابي به فلش كارت هاي بيشتر و رسيدن به اهداف آموزشي دروس مورد نظر ارزيابي مي نمايد.
دراین بازی راهبردهای یاددهی–یادگیری بکارگرفته شده عبارتنداز:
-توجه به یادگیری مشارکتی (تشویق درفعالیت جسمانی) ،همکاری گروهی
-توجه به تجربیات مستقیم وغیرمستقیم( کمک به هم نوع)
دانلود کتاب راهنمای علوم تجربی کلاس اول ابتدایی
صداي پاي ضحاك در دبستانهاي كشور
در وبلاگ خود می نویسد:
به نام هستی بخش یگانه
یکی دوسال پیش در مقاله ای را در وب لاگم منتشر کرده م که برخی آثار انعکاس های مطلوبی از آن در بین همکاران دیدیم . در یکی دو جا نیز منتشر کردم اخیرا نیز در مجله "مدارس کار آمد" شماره سیزده منتشر شده است. ولی این روزها کمی در متن مقاله دست بردم و چنین می نماید که اندکی کامل تر شد ه است. باز آن را از وب لاگم منتشر می کنم امید وارم دوستان آن را مطالعه کنند و تلاش ی برای مقابله با ورود ضحاک به دبستان داشته باشند . دوستان وبلاگ نویس هم می توانند با ذکر منبع آن را در وب لاگ خودشان منتشر کنند. تا با هم دیگر بتوانیم موجی سازنده در جامعه آموزش و پرورش ایجاد کنیم. از فرا دستان نامیدم به شما امید بسته ام . در ویرایش جدید مقاله به چند نکته کلیدی رسیده ام که با رنگ آبی آن را برجسته کرده ام . یکی از این نکته ها سندرم آزمون است. لطفا با دقت بخوانید.
صداي پاي ضحاك در دبستانهاي كشور
دکتر محمد حسنی ( عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش)
مقدمه
در خاطر دارم در جلسه ی، یکی از حاضران، خانمي از پيشكسوتان آموزش و پرورش (كه خدايش بيامرزد) در نهايت درد مندی و نگراني از وضعيت كنكور ومسايل و مشكلات آن تعبير جالبي را بهكار برد و گفت گروهي در جريان آب گل آلود رقابت جوانان براي موفقيت در كنكور سراسري، چونان ضحاك از مغز جوانان ما ارتزاق ميكنند. مراد این بانوی محترم، موسساتی بود که با سوار شدن بر موج استقبال از کنکور با تهیه تولید آزمونها و اجرای آزمونهای شبیه سازی شده مکرر بر این رقابت ها دامن زده و از این نمد کلاهی برای خود دست و پا کرده اند. بدیهی است که تشدید این رقابت ها آثار زیانباری بر روح و جان جوانان دارد که از چشم صاحب نظران بدور نمانده است. لذا می توان گفت تشدید این رقابت تنها به سود این موسسات است و جوانان و نظام آموزشی کمتر فایده ای نصیبشان می گردد و حتی متضرر نیز می گردند. این مقاله در صدد است تا نشان دهد كه صداي پاي ضحاك در دوره دبستان نيز به گوش ميرسد، اينبار ذهن و فكر كودكان را نشانه رفته است.
ارزش تجارب مدرسه ای
يكي از افتخارات هر جامعهاي اين است كه نوباوگان و نونهالان خود را براي زندگي بالنده و سازنده در آينده آماده نمايند. هر جامعه ای تلاش دارد تا زمينههاي مناسب براي نشو ونمای فرزندان خود فراهم كند اين زمينه گاه معناي عام دارد كه در تمامي آنات زندگي، فرصتها و تجربيات، گسترده است و گاه معنايي خاص و تعريف شده دارد اين معنا ويژه و تعريف شده زمينهسازي براي بالندگي نوباوگان همان تجربه بهرهگيري از فرصتهاي تربيتي مدرسهاي است. از اين رو تدارك مدرسه بخش مهمي از تكاپوي جامعه براي فراهم ساختن فرصتهاي مناسب تربيتي است.
امّا حضور در مدرسه و تجربه زندگي مدرسه بايد ويژگي ها و خصوصياتي داشته باشد، لذا هر مدرسهاي بالنده نيست. فضا و محيط مدرسه و سازوكارهاي اجرايي آن( تدريس، ارزشيابي،مديريت، فعاليتهاي تربيتي و ...) بايد در چارچوب اصول قرار گيرد. اين سازوكارها پيوسته مورد پايش قرار گيرد وگرنه راه به تركستان خواهد برد.
يكي از سازوكارهاي تعيين كننده و سرنوست ساز جاري واساسي در مدرسه همانا ارزشيابي پيشرفت تحصيلي است. اهميت اين سازوكار در شكل دهي به فضاي حاكم بر مدرسه و اصلاح و بهبود سازوكارهاي ديگر مانند تدريس، يادگيري بيبديل ميباشد. در تاريخ تحولات عناصر و مؤلفههاي نظام تربيت رسمي(آموزش و پرورش) مؤلفه ارزشيابي پيشرفت تحصيلي كمتر مورد تغير و بازانديشي اساسي واقع شده است. بررسي آئيننامه های امتحانات در هشتاد سال گذشته نشان ميدهد كه اين مؤلفه تا دهه هفتاد و هشتاد هجري روند يكسان داشته است امّا در سالهاي اخير با عنايت به تحولات علمي در اين حوزه، سياستگذاران تصميم به تغييراتي گرفتند كه برخي از مهمترين آنها ارزشيابي مستمر، ارزشيابي كيفي توصيفي و اصول حاكم بر ارزشيابي در آموزش و پرورش ميباشد. بيترديد اين تغييرات در جهت اصلاح و بهبود و ارتقاء كيفيت ياددهي يادگيري صورت گرفته است. بهويژه اصول حاكم بر ارزشيابي كه به نظر مصوبه کم نظیر در تاريخ مصوبات شوراي عالي آموزش و پرورش به شمار ميرود.اين اصول، مبنا و ملاک عمل كارگزاران نظام آموزش در تهيه و تدارك ساز و کار ارزشيابي پيشرفت تحصيلي است كه با پيشرفتهاي علمي در اين حوزه كاملاً هماهنگي دارد. و به واقع می بایست برنامه و طرح ها وبه طور کلی جهت گیری کلی نظام اموزشی در راستای این اصول باشد.
امّا درست بر خلاف اين جريان تحولي و اصلاحي و در كنار آن جرياني خزنده و اسیب زا در مدارس كشور به ويژه در دوره دبستان در حال نشو و نماست. این جریان توسعه و گسترش آزمون های در مقیاس وسیع است. ازمون های مقیاس وسیع و آزمون های شبیه سازی شده با کنکور برای آمادگی شرکت در آزمون های مدراس نمونه مردمی و تیز هوشان در دبستان های کشور همه گیر شده است. شواهد نشان می دهد که موسسات آزمون ساز دوره دبستانی را بازار پر سودی برای خود در نظر گرفته اند و برا ی این کار از روش های مختلف بهره می برند. در واقع تب رقابت برای اجرای این آزمونها در مدارس دولتی و غیر دولتی بالا گرفته است. آمار دقیقی در دست نیست اما شواهد نشان می دهد که این تب بسیار بالا گرفته است. پرسش این است که این رویکردها در مدرسه تا چه حد با اهداف و اغراض مدرسه در نظام اموزشی ایران سازگار است تا چه حد دانش آموزان ازاین برنامه ها سود می برند. برای پاسخ گویی به این پرسش کافی نظری به ویژگی های آزمونهای مداد کاغذی که به صورت مسابقه و آمادگی در مدارس انجام می گیرد بیندازیم. به طور کلی اين آزمونها داراي ويژگيهاي زير است:
§ این آزمونها از نوع مداد كاغذي است و عمدتاً پرسشهاي چند گزینه ای آن بر محتواي كتابها و اهداف شناختی ( سطوح پایین)توجه دارد. به سخن دیگر نگاهی فروکاهش گرایانه به اهداف برنامه های درسی دارند. در واقع بخش کم ارزش تر برنامه درسی را فرا چنگ می آورند . به سخن دیگر آن برنامه ای که این آزمون ها می سنجند می کنند " پوسته تهی شده" است از برنامه درسی . مانند یک برنامه غذایی کم ارزش که نیاز های واقعی کودک را بر آورده نمی کند . اما پرطمطراق. به قول سعدی( ره) چون طبل غازی بلند آواز و میان تهی.
§ برخي از اين آزمونها به سبب تأكيد بر آمادگي براي آزمونهاي ورودي مدارس تيزهوشان و نمونه دولتي از سطح توانایی ذهنی و آمادگي بیشتر دانش آموزان بالاتر است و پيچيدگي زيادي دارد. گروهی از موسسات آزمون گستر بر آماده کردن و باهوش تر کردن دانش آموزان دبستانی یا به سخن دقیق تر برچسب باهوش زدن تاکید دارند و در این راستا تلاش می کنند خدمات آموزشی وسنجشی به ویژة از نوع آزمونهای پیچیده ارائه دهند. از نظر این گروه هوشمند بودن بالا بودن سطح انتزاعی آنها ست در حالی که این تعریف سنتی از هوشمندی است . هوش در نظریات جدید مانند نظریه هوش های چندگانه هاوارد گاردنر توسعه معنایی پیدا کرده است. و ابعاد مختلفی علاوه بر انتزاعی بودن یا داشتن تفکر انتزاعی یا حل مساله یا فته است. طبق این نظریه هوشمندی دارای ابعاد موسیقیایی، درون فردی ، برون فردی و مانند اینهاست. ازاین رو به نظر می رسد این گونه آزمون ها و توسعه آنها می تواند برای دانش آموزان اسیب زا بوده و آثار ناگوار روانی در پی داشته باشد.
§ دراین آزمون ها بازخورد ها كمي، رقابتي و ارائه رتبههاي كلاسي، مدرسهاي، منطقهاي، استاني و كشوري است. درست بر خلاف رویکرد ارزشیابی کیفی توصیفی این آزمونها عملکرد دانش آموزا در بارتبه های هنجاری اعلام می کنند و وضعیت فرد را در کلاس و مدرسه و منطقه استان و کشور گزارش می کنند. این رتبه های مقایسه ای بیش از آن که نقاط ضعف وقوت دانش آموز ار در فرایند یادگیری بنمایاند. بیشترفرد را در مقایسه مدام قرار می دهد. تصور بر این است که این رتبه بر انگیزاننده است و موجب انگیزش تحصیلی می شود. این مدعای است که تردیده ای جدی در آن است تجارب جهانی نیز از این مدعا حمایت نمی کند. این وضعیت برای والدین حساس محملی برای فشار وارد کردن بر دانش آموزان محسوب می شود. توبیخ تحقیر، تهدید و تنبیه از نتایج آن است. به ویژه گروه کثیری از دانش آموزان که در این رقابت کمتر موفق می شوند از نتایج بهره می برند یعنی به توسعه آسیب ها روانی منجر می شود. اینها رویدادها خود یکی از منابع استرس زا در مدرسه و در حیطه تجارب مدرسه ای محسوب می شوند . نگرش منفی نسبت به مدرسه و ترس از مدرسه و گریز عاطفی از مدرسه را به دنبال دارد.
§ رقابت انگيز بودن اين آزمون با هدف تشويق و تحريص دانشآموزان به يادگيري، به رقابت بين دانشآموزان ساعي دامن ميزند. دانش آموزان ضعیف در این نوع آزمون ها بی تفاوت شده یا نسبت به توانمندی خود نگرش منفی پیدا می کنند و دانش آموزان ساعی را بیشتر به تشدید رقابت و در نتیجه تشدید اضطراب و استرس امتحان وا می دارد. این آزمونها مبتنی بر نظریه رفتار گرایی هستند که اساساً منابع انگیزشی را در بیرون از وجود انسان در نظر می گیرند . فرض بر این است که دانش آموزان در چنین فضای رقابتی و در کنار پاداش ها و تنبیه ها به تلاش بیشتری وا داشته می شوند. در حالی که نظریه انگیزشی رفتار گرایی با مشکلات جدی روبرو ست و اساساً این نظریه منابه انگیزشی درونی و میل به یاد گیری و فهمین و شناختن را که در وجود انسان نهاده شده است نادیده می گیرد.
§ كيفيت آزمونها نامشخص است. روشن نیست که تهيه كنندگان اين آزمونها آيا ملاكها و شاخصهاي آزمونهاي استاندارد و متعبر را رعايت ميكنند يا نه؟ هیچ گزارش علمی و متناسب با اصول آزمون سازی را در این خصوص به مصرف کنندگان یا مراجع ذیصلاح ارائه نمی دهند . به طور کلی در این زمینه پاسخگو هم نیستند. کسی هم از آنها طلب نمی کند.
§ این جریان پیوست های زیادی نیز دارد یکی از پیوستهای آن توزیع کسترده کتاب های آزمون در مدارس و استفاده بی حساب و کتاب آنها در مدارس است. به گونه ای که برخی مدارس به ازائ هر کتاب درسی یکی دو کتاب ازمون کمکی نیز برای دانش آموز تجویز و گاه تحمیل می کنند. اگر تعداد چاپ های کتایهای آزمون( که گاهی برخلاف واقع آن را کمک درسی نیز می نامند) را ملاحظه کنیم می بینیم که به چاپ های بالاتر از بیست رسیده است. این نشانه موفقیت آن جریان آزمون گستری و به تبع آن این جریان ایجاد اشتهای مصرف این کتاب ها در خانواده ها و مدرسه است.
دلايل ظهور اين پديده
بي ترديد شناخت دقيق يك پديده از طريق بسترها و عوامل شكل دهنده آن ميسور است. پديده ورود و گسترش تب آزمونهاي تستي مقياس وسيع در مدارس ابتدايي كشور دلايل و بسترهايي دارد كه لازم است مورد بررسي قرار گيرد.
o نگاهي كمّي به موضوع پيشرفت و يادگيري
پيشرفت تحصيلي و يادگيري پديدهاي كيفي و پيچيده در نظام تربيتي است. تمامي امكانات و فرصتهاي مدرسه براي توسعه و اعتلاي آنها است. اندازهگيري پيشرفت و يادگيري رسمي مدرسهاي با مقياس عددي(20-0) اين نگاه كمي را به پيشرفت و يادگيري دامن زده است كه گويي نمره مساوي است با يادگيري و پيشرفت امّا اين تساوي ميان آنها برقرار نيست زيرا يادگيري و پيشرفت در اساس با عدد و رقم قابل شناخت و تبيين نیست. يادگيري و پيشرفت اگرچه ابعاد كمي و قابل سنجش با ابزارهاي معمول را دارند امّا ابعاد كيفي آن بسيار است كه نميتوان اين پديده تربيتي را به ابعاد كمي آن فروكاست و اين فرو كاهش موجب قلب ماهيت يادگيري و پيشرفت مي شود و آن را به سوي سطحي شدن سوق ميدهد.
o تأكيد بر محتوا و حفظ يا حداكثر فهم محتوا
يكي از جلوههاي ناپسند تربيتي در نظام آموزشي همين محتوا مداري است. بسياري چنین تصوری دارند كه هدف اساسی تحصيل و تدريس، يادگيري محتواي كتاب است در حالي كه در اغلب موارد محتوا وسيلهاي براي رسيدن به هدف اصلي است. لذا ماندن در سطح محتوا، غفلت از اهداف اساسيتر است. اين ديدگاه تربيتي بر گرايش آزمونهاي گسترده مداد كاغذي در كشور تأثير گذار است. زيرا عمدة اين آزمون بر محتواي كتاب تأكيد دارند و پرسشهاي آن بر مبناي محتوا شكل ميگيرد.
o تأكيد بر رقابت بين فردي
رقابت براي دستيابي به موفقيت(طبق تعريف كمي نمره بالاتر و يا معدل (20) جلوه ممتازي در نظام آموزشي ما دارد. كودكان از بدو ورود به مدرسه خود را در يك فضاي رقابتي سخت براي كسب نمره ميبينند كه با شرايط رشدي آنان ناسازگار است. جريان توسعه آزمونهاي مداد كاغذي و با شيوه ارائه بازخورد رقابتي آن با جو رقابتي حاكم تناسب زيادي دارد. گروهي از صاحبنظران تعليم و تربيت رويكرد رقابتي در مدارس به ويژه دبستان ها سر مخالفت دارند. زیرااین رقابت ها نه اسیب زا می دانند
o روش گزينش مدارس تيزهوشان و نمونه دولتي
گرايش بسياري از خانوادهها براي ورود فرزندانشان به مدارس تيزهوشان و نمونه دولتي و رقابت مدارس براي اعلام ميزان موفقيت دانشآموزان در ورود به اينگونه مدارس موجب شده است كه سبك وسياق گزينش اين مدارس در اين آزمونها دنبال شود. اين آزمون از اين منظر تجربه و نوعي آمادگي براي آزمون اصلي ورود به مدارس تیز هوشان و نمونه دولتی است. یعنی تمام تجارب مدرسه ای آنها یا اگر منصفانه تر بگوییم بیشتر تجارب یادگیری آنا به آمادگی برای این آزمون ها صرف می شود.همچنین این آزمون ها به گونه ای بر فرایند تدریس و یادگیری دانش آموزان تاثیر می گذارد. همانند تاثیری که کنکور بر روش های یاددهی و یادگیری پیش دانشگاهی می گذارد. دانش آموزان پیش دانشگاهی با تمرکز بر یادگیری نکات کنکوری و محتوای قابل تبدیل به پرسش های کنکوری راهبرد یادگیری خود را سامان می دهند .
به سبب رقابت بين مدارس به ويژه غيردولتيها براي كسب رضايت ظاهري مشتريان( والدین دانش آموزان) از طريق ارائه اين آزمونها ، ملاكها و معيارهاي مناسب براي مديريت فرصتهاي تربيتي در این گونه مدارس عمدتاً مغفول مانده و ملاك و معيارهاي ظاهري فاقد ارزش اصيل تربيتي جايگزين آنها شده است. به سخن دیگر دغدغه جاری برخی از این مدارس توجه به کمیت یادگیری است و از توجه به کیفیت یادگیری غفلت می نمایند. لذا برخي مدارس غيردولتي و حتي دولتي در رقابت اقدام به توسعه اين آزمونها مينمايند تصور بسياري از مدارس بر اين است كه آزمونها موجب بهبود يادگيري ميشود و از اينرو به افزايش پيشرفت تحصيلي دانشآموزان منجر ميشود. در حالی که به سیاق مرسوم این آزمونها تاثیر قابل ملاحظه ای بر پیشرفت دانش آموزان ندارد. زیرا منطق آن ارزشیابی ها ،اندازه گیری میزان یادگیری است نه ارزشیابی برای یادگیری بهتر و بیشتر دانش اموزان .البته در شرايطي اين آزمونهاي پيوسته ميتواند به بهبود پيشرفت تحصيلي كمك نمايد. اما تحقق آن شرايط به سختي ممكن است. يكي از اين شرايط وجود انگيزه بالاي تحصيلي در اين دانشآموزان و فهم منطق تكرار اين آزمونها، دو ديگر ارائه بازخوردهاي مناسب و براي كشف نقاط ضعف و قوت يادگيري و توصيه ها و راهكارهاي بهبود يادگيري به دانشآموزان. در حالي كه اساساً چنين روالي وجود نداشته است زيرا منطق اين آزمونها بر توسعه رقابت بين فردي استوار است نه رقابت درون فردي.
o بستر نامناسب
به نظر می رسد علت مهم و قابل توجه که به عنوان بستر گسترش این جریان محسوب می شود چیزی فرا تر از این عنوان است . این علنل خلا و شاید بگوییم فقر تفکر عمیق تربیتی در عرصه آموزش و پرورش است . منظور این نیست که ما کارگزاران اندیشمند و فکور نداریم منظور این است که کارگزاران تربیت فکور کم داریم . آنقدر که می گوییم با چند گل بهار نمی شود. تفکر ات عمیق تربیتی در نظام تربیت رسمی ما نهادینه نشده یا کمتر نهادینه شده است. این معضل در تمامی سطوح از صدر تا ذیل و از فرش تا عرش دیده می شود. این وضعیت شرایط ماسبی را برای رشد افکار نا مناسب و ارزش های نادرست تربیتی فراهم می آورد. بهترین راه مبارزه با این اندیشه ها توسعه اندیشه های تربیتی اصیل و عمیق است. یعنی مشتریان این افکار باید نگرششان تغییر کنند آن هم با راهبرد های اقناعی و انسانی نه راهبردهای دستوری و فرمایشی.
سندرم آزمون
می خواهم به نکته ای اشاره کنم که شاید کمتر شنیده یا خوانده باشید. با این عوامل و نشانه های یاد شده می توان نتیجه گرفت که نظام تربیت رسمی و عمومی ما به بیماری سندرم آزمون مبتلا ست. نشانه هایش هم این است که این نظام به ازمون از نوع مداد کاغذی و به ویژه تراکمی آن با شکل پرسش های چند گزینه اهمیت می دهد. انگیزس تحصیلی به وسیله این آزمون ها ، ایجاد رقابت با این آزمون ها ، گسترش بی روویه این موسسات سودجوی آزمون گستر و مانند اینها همه نشان از این بیماری را می دهد
عواقب و آثار نامناسب اين پديده
عليرغم اين كه توسعه آزمونها در دبستان هاي كشور با تصور آثار مثبت پيامدهاي سازنده صورت ميگيرد امّا نگاه رژفتر بر آن دوري از سطحينگري و چشم و همچشميها، عواقب ناگوار اين پديده را آشكار ميگرداند كه در ادامه بحث به آنها ميپردازيم.
كاهش بهداشت رواني دانشآموزان در محيط يادگيري
يكي از شاخصهاي اساسي بهداشت رواني در محيطهاي يادگيري فقدان يا نبود استرس و اضطراب است. مربيان و مديران آگاه در تلاشند به روشهاي مختلف محيطهاي آموزشي خود را شاديآور و بانشاط سامان دهند به گونهاي كه كودكان در آن احساس آرامش كنند.
يكي از عوامل استرسزا و اضطرابآور در محيطهاي يادگيري طبق مشاهدات و مطالعات مكرر امتحان و نحو اجراي آن است. آزمونهاي مورد بحث به دليل سبك و سياق اجراي آن(كنترلهاي زياد) و نحوه بازخورد و رويكرد رقابتي حاكم بر آن بيترديد در بخش قابل توجهي از دانشآموزان اضطراب ايجاد ميكند . تكرار اين تجربههاي اضطرابآور(آزمونها) علاوه بر عواقب جسماني عواقب رواني بلند مدتي را برجاي ميگذارد. لذا در نظامهاي آموزشي با استانداردهاي بالا، به ويژه در دوره دبستان ملاحظات دقيقي در خصوص عوامل استرسزا در مدرسه به ويژه چگونگي اين آزمونةا دارند. لذا نميتوان نسبت به اين موضوع بيتفاوت بود. اين خطاي بزرگي است كه براي يادگيري بيشتر، آرامش و امنيت رواني دانشآموزان كاهش يابد. زيرا حقوق انساني كودكان در تعارض است. اين موضوع اگر با انگيزه شهرت آموزشگاه صورت گيرد كه خطاي بزرگتر و نابخشودني خواهد بود.
اخيراًشاهد هستيم كه مؤسساتي با هدف آموزش تيزهوشان با تبليغات وسيع اقدام به جذب و آموزش گروهي از دانشآموزان اين مرزوبوم مينمايند. اين مؤسسات(البته در موارد بسيار افراد حقيقي به صورت معلم خصوصي) با تحريك حس علاقمندي والدين به ارتقاء آموزش فرزندانشان و تمايل آنها به پذيرش كودكانشان در مدارس تيزهوشان و نمونه دولتي، اقدام به ارائه خدمات آموزشي ويژه و آزمونهاي شبيهسازي شده با آزمونهاي ورودي مدارس سمپاد و نمونههاي دولتي مينمايند.
بديهي است كه حق والدين است كه فرصتهاي مناسب تربيتي را در حد وسع براي كودكانشان فراهم آورند و بخش خصوصي طبق مقررات ميتواند در اين عرصه وارد شود. امّا چندوچونهايي وجود دارد كه نميتوان به سادگي از آن گذشت. پرسش مهم و اساسي اين است كه: چه كودكي تيرهوش است؟ بر اساس چه ملاك و معياري كودكان تيزهوش انتخاب ميشوند؟ چه ابزار ممعتبري براي اين كار مورد استفاده قرار ميگيرد؟ روشن است كه به سادگي نميتوان كودكان تيزهوش را شناسايي نمود و اين مشكل بهويژه با ارائه نظريات جديد در خصوص هوش مانند نظريه هوشهاي چندگانه شديدتر ميشود. با توجه به فقدان دانش و تخصص كافي براي شناسايي دانشآموزان تيزهوش، در موارد بسيار كودكاني كه پيشرفت مناسبي در تحصيل داشتهاند وارد اين ميدان ميشوند و رقابتي سنگين و آسيبزا را تجربه مينمايند. حضور در كلاس هاي آمادگي، اجراي آزمونهاي مستمر علاوه بر تحميل هزينههاي گزاف به والدين آثار حياتي و رواني ناخوشايندي را بر طيف وسيعي از اين دانشآموزان برجاي ميگذارد.
لذا اگر بر اين رقابت دامن زده شود و عرصه براي ورود مؤسسات سودجو فراهم شود آسيب زيادي به كودكان و نوباوگان وارد خواهد شد بيترديد جامعه از اين جريان بهرهاي نخواهد برد حتي متضرر نيز خواهد شد.
كاهش كيفيت يادگيري و توجه صرف به محتوا
آزمونهاي مدادكاغذي عليرغم كاربرد گسترده و قوائد زيادي كه دارند محدوديت قابل توجهي نيز دارند. توسعه و گسترش اين ابزار ارزشيابي پيشرفت تحصيلي و محوريت دادن به آنها به سبب همين محدوديتها عوارض ناگوار تربيتي دارد. از جمله اين كه اين آزمون به دليل ماهيتشان بر محتواي كتاب و اهداف سطوح پائين شناختي مانند(حافظه و فهم) متمركز دارند. لذا اهداف يادگيري به نحو ضمني بر اين سطوح محدود ميشود و اين محدوديتها بر راهبردهاي آموزشي معلمان و به دنبال آن بر راهبردهاي يادگيري دانشآموزان تأثير ميگذارد و به سخن ديگر معلمان تلاش ميكنند بهگونهاي تدريس نمايند كه با اين روشهاي ارزشيابي تناسب داشته باشند و دانشآموزان نيز براي كسب موفقيت و نمره متناسب با آن يادميگيرند كافي است به پديده كنكور و تأثير آن با روش درس خواندن دانشآموزان كنكوري توجه كنيد و يا به پديده جزوه گفتن معلمان و يا مجموعه سؤالات پيشنهادي معلمان كه به دانشآموزان پيشنهاد ميشود فكر كنيم. همه اين پديده ها، تحت تأثير نوع ارزشيابيها شكل ميگيرد. از اينرو، این آزمون ها خود، مانع كاربرد گسترده روشهاي نوين و فعال تدريس به شمارميروند. به سخن دیگر این آزمون ها بر راهبرد " درس خواندن برای نمره گرفتن" تاکید مب کنند وقتی نمره گرفتن از طریق موفقیت در آزمون ها مداد کاغذی با کیفیت آنچانی صورت می گیرد لذا شیوه یادگیری دانش آموز و نحوه مداخله والدین تعریف می شود. دانش آموزان به محفوظات و نهایت فهم محتوا می پردازند و والدین هم برای بالا بردن نمرات فرزندشان به تولید پاسخ و تولید کا رمی پردازند یعنی به جای فرزندشان فعالیت های یادگیری را انجام می دهند زیرا یادگیری در حاشیه است و هدف نمره است.
اخيراً برخي از مؤسسات توليد كننده اين كتابهاي آزمون (به اصطلاح كمك آموزشي) در تبليغات خود ادعا ميكرد( بخوانيد، امتحان بدهيد و بيست بگيريد) يعني با خواندن اين كتاب به كتاب درسي و يادگيري كلاسي آنچنان نيازي نيست معناي ديگر اين رويكرد اين است كه هدف درس خواندن، امتحان دادن و هدف امتحان دادن،بيست گرفتن(نماد کمی پیشرفت تحصیلی) است. تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
آيا در واقع هدف اساسي تربیت رسمی و عمومی در دوره دبستاني امتحان دادن و بيست گرفتن است؟ آیا محدود نمودن اهدف دوره دبستانی تا این حد برای آینده جامعه زیانبار نیست؟ جان كلام اين كه گسترش اين سبک آزمون ها و حد زدن موفقيت و پيشرفت و يادگيري به موفقیت در اين آزمونها باعث فراموش شدن اهداف اساسي تربيت در دوره دبستاني ميشود و اين براي همه دلسوزان نظام آموزشی نگران كننده خواهد بود.
نتیجه گیری
سالیانی است که نظام آموزشی متوسطه ما در اسارت دو جریان اسطوره گونه قرار گرفته است. به گونه ای که بسیاری از طرحها و برنامه های اصلاحی را که به قصد بهبود کیفیت یادگیری اجرا شده است از بازدهی و ثمر بخشی دور کرده است. این اسطوره عبارتند از: کنکور و مسابقات المپیادی . هنوز تلاشها برای حذف کنکور بی نتیجه مانده است و جریان دوم نیز به همان قدرت سابق ادامه دارد.در مجموع این دو جریان مسائل و مشکلات زیادی بر نظام آموزشی و حتی جامعه ایجاد نموده است
در نظام آموزشی دبستانی نیز مشایه این دو جریان اسطوره ای در حال شکل گیری است. جریان نخست آزمون های شبیه سازی شده با آزمون های ورودی مدارس تیز هوشان و نمونه مردمی و جریان دوم ازمون های مسابقات علمی در مقیاس وسیع (کشوری) این دو جریان به شدت در حال گسترش می باشد. بی تردید مسائل و مشکلاتی به مراتب شدید تر از دوره متوسطه برای دوره دبستانی را بوجود خواهد آورد. دلیل اصلی این اسیب شدید هم حساسیت دوره رشدی کودکی است . کودکان سن دبستانی بیشت از ناملایمات و دشواری های تجارب تربیتی مدرسه ای اسیب می بینند. در مجموع می توان گفت که سندرم آزمون بیماری مزمن نظام آموزشی ماست.
از سوی دیگر توسعه و گسترش اين آزمونها در دوره دبستاني با سياستهاي جاري مورد تأييد نهادهاي سياستگذاري به ويژه شوراي عالي آموزش و پرورش در تعارض ميباشد. برای اثبات این مدعا كافي است كه به اصول شانزدهگانه مصوب ارزشيابي تحصيلي شوراي عالي آموزش و پرورش مراجعه كنيم.توسعه اين آزمونها با اصول یاد شده سازگاري و تناسب ندارد. حتي در يك تفسير دقيق تر ميتوان گفت كه با آنها ناسازگار ميباشد. همچنين با توجه به سیاست کلان نظام آموزشی مبنی بر گسترش الگوي ارزشيابي کیفی توصيفي در دوره دبستاني اين روند در مدارس مانع استقرار مناسب اين الگوي ارزشيابي خواهد بود.
به نظر ميرسد كه هنوز گسترش ارزشيابي کیفی توصيفي و اصول كلان حاكم بر ارزشيابي تحصيلي صرفا براي سياستگذاران معني دارد و براي بخشي گسترده ای از كارگزاران در سطوح اجرايي فاقد معناي كاربردي است[1]. به نظر می رسد لازم است به نحو جدي و معقولانه با اين جريان مواجهه شد و آن را به درستي مديريت نمود در غير اين اصول اميدي به تحقق موفقيتاميز الگوي ارزشيابي توصيفي نخواهد بود به احتمال در اثر اين جريانهاي پيدا و پنهان، دچار مشكلات زيادي خواهد شد.
به طور کلی اگر بررزسی دقیقی صوررت گیرد ورود این جریان به نظام آموزشی ابتدایی از جنبه های مختلف برا یدانش آموزان اسیب زا ست و این آسیب ها موجب ضایع شدن حقوقو دانش آموزان خواهد بود . چنین می نماید که نظام تربیت رسمی و عمومی نیازمند تشکیلاتی است که به امر دیده بانی حقوقی سازو کارهای نظام تربیت رسمی بپردازد. و پیوسته کنش بخش های مختلف این نظام اعم از دولتی و غیر دولتی را از منظر حقوقی مورد بررسی قرار داده و به مراجع ذیصلاح گزار ش دهد و به تبع آن اقدمات مناسب برای آن در نظر گرفته شود.
[1] . اين پديده یعنی عدم اشاعه فلسفه تدوین اصول حاکم بر اررشیابی و گسترش الگوی ارزشیابی توصیفی بيترديد ناشي از نظام متمركز مديريت و الگوي دستوري گسترش نوآوريهاست.






دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش ابتدايي با 19 سال سابقه كاري در پايه اول ابتدايي،مجري ارزشيابي توصيفي ،سرگروه آموزشی اول ابتدایی ،داور جشنواره های تدریس ، داور جشنواره جابربن حیان ،ناظر علمی ارزشیابی توصیفی در منطقه ،مدرس کتب جدید التالیف اول ، دوم و ششم،مدرس ریاضی ،مدرس علوم،مدرس هنر،مدرس کاروفناوری،آموزگار دبستان رهنمای پسرانه در ناحيه دو اهوازواقع در شهرک نفت ،اميدوارم كه با ارائه ي نظرات سازنده ي خود مرا در ادامه ي اين راه ياري نماييد.