جعبه ی املا گو
امروز املا داشتیم.
دلم یه تنوع می خواست.
خسته از آمار زیاد کلاس.
واقعا آمارهای بالای کلاس روح و جسم آدم را داغون میکنه.
جملات املای امروز را مشخص کردم و هرجمله را روی یک برگ کوچک نوشته و تاکردم .سپس آن هار را درون یک جعبه که تزیین کرده بودم قراردادم.
با جعبه وارد کلاس شدم و بچه ها همه کنجکاو که جریان آن جعبه چیست.
اسم جعبه را گذاشتیم جعبه ی املاگوی کلاس ما و جایگاهی هم در کلاس به آن اختصاص دادیم.
از لیوان قرعه کشی کلاس هراسمی که بیرون می آوردیم آن دانش آموز کنارجعبه می آمد و به صورت اتفاقی یک کاغذ را بر می داشت و با صدای بلند آن را برای دوستانش می خواند تا دوستانش دیکته بنویسند و بعد خودم مجددا آن جمله را می خواندم تا همه نوشته خود را بررسی کنند .
بچه ها کلی سرذوق آمده بودند و خاطره خوبی درکلاس نقش بست.
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۲/۰۹/۱۲ ساعت 22:52 توسط ن.دشتی
|
دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش ابتدايي با 19 سال سابقه كاري در پايه اول ابتدايي،مجري ارزشيابي توصيفي ،سرگروه آموزشی اول ابتدایی ،داور جشنواره های تدریس ، داور جشنواره جابربن حیان ،ناظر علمی ارزشیابی توصیفی در منطقه ،مدرس کتب جدید التالیف اول ، دوم و ششم،مدرس ریاضی ،مدرس علوم،مدرس هنر،مدرس کاروفناوری،آموزگار دبستان رهنمای پسرانه در ناحيه دو اهوازواقع در شهرک نفت ،اميدوارم كه با ارائه ي نظرات سازنده ي خود مرا در ادامه ي اين راه ياري نماييد.